ما آدمها با وجود تمام تفاوتهامون در نگرش و انتخاب مسیر و… یک هدف مشترک داریم و اون رسیدن به موفقیته. کلمه موفقیت ممکنه برای هرکدوم از ما تعریف متفاوتی و حتی متناقضی داشته باشه؛ اما همه ما برای رسیدن بهش رویاپردازی میکنیم. خیلی مهمه که راههای منتهی به موفقیت و شکست رو بشناسیم. اینطوری میتونیم هوشمندانه انتخاب کنیم و به سمت هدف حرکت کنیم. یکی از عواملی که نقش صد در صدی در موفقیت یا عدم موفقیت ما داره و بهخاطر ماهیتش ممکنه خیلی وقتها نادیده گرفته بشه عادت ها هستند؛ رفتارهایی که حدود ۵۵ درصد کارهای روزانمون رو پیش میبرن. در ادامه مطلب سعی میکنیم شمارو با عادت های معمول و نقششون تو عملکرد ما برای رسیدن به موفقیت یا شکست آشنا کنیم. مجموعه دویتنس به بررسی نقش عادت ها در موفقیت و اصلاح آنها پرداخته اند.
عادت یعنی چی؟
برای این سوال جوابهای زیادی وجود داره که شاید نگرشهای متفاوتی پشتشون باشه اما همشون درست هستن. حتی جوابی که همین الان توی ذهن شما نقش بسته و ممکنه ناقص باشه اما نادرست نیست. اما اگر بخوام منبع مکتوبی رو مثال بزنم، در مقدمه کتاب قلاب در پاسخ به این سوال نقل قولی از روانشناسان شناختی وجود داره که عادت هارو رفتارهای ناخودآگاهی که در پیِ وجود یک نشانه موقعیتی از خود نشان میدهیم، تعریف کرده. میتونیم از این جمله این برداشت رو داشته باشیم که عادت ها رفتارهای ناخودآگاه هستن و در موقعیت خاصی از ما سر میزن. طی مدت زمانی و بعد از یک سری فرایندها ما دیگه به چگونگی انجام بعضی کارها فکر نمیکنیم و ناخودآگاه اونهارو انجام میدیم. این موضوع، یکی از ترفندهای مغز انسان برای حفظ انرژی و انجام هوشمندانه کارهاست.
رفتارها چطور به عادت تبدیل میشن؟
در قسمتی از مغز انسان مثلثی با بخش رفتارهای هدفمند، عادات و پاداش وجود داره که رفتارهارو سازماندهی میکنه. با توجه به نتایج کار، رفتارهای هدفمند وعادات، بخش پاداش، مواد شیمیایی ترشح میکنه و باعث افزایش سطح شادی میشه. موفقتر بودن هر بخش ترشح این هورمونهارو در پی داره و در نهایت اتصالات مبدا رو قویتر میکنه. این فرایند گاهی باعث اعتیاد میشه که در این مورد اتصالات قسمت رفتارهای غیرارادی یا عادات قوی و اتصالات رفتارهای هدفمند و ارادی ضعیف میشن. با ضعیف شدنشون ترک کردن این عادت به یک غول بزرگ تبدیل میشه.( پاداشهای مغز میتونن مارو به عرش یا فرش برسونن).
مغز، رفتارهای تکرارشونده رو در دستههای متفاوتی قرار میده و در نهایت گروههایی با محرک های مختلف ایجاد میکنه که عادت های مارو شکل میدن و در موقعیتهای متفاوت استفاده میشن. قطعا جملههایی از قبیل عادت غذا خوردن من… یا اینکه من عادت دارم صبحها…، من همیشه موقع ورزش، همیشه … عادته دیگه و…براتون آشنا هستن. این جملهها به خوبی موضوع دستهبندی و موقعیتهای متفاوت رو به ما نشون میدن.
اولین بار این رفتارها چطور انجام شدن؟
هرکاری میتونه با دلایل زیادی و درجواب حل خیلی از مسئلهها انجام بشه؛ اما نقطه مشترک این دلایل طرز فکر آدمهاست؛ یعنی افراد با توجه به شرایط درونی و محیطی، یک پاسخ رو در نظر میگیرن و انجام میدن. طرز فکر آدمها قسمت مهمی از هویت و رفتارهاشونه. فارغ از اینکه این طرز فکر با خواست و تجربیات شما شکل گرفته یا توسط محدودیتهایی از طرف خانواده یا جامعه بزرگتری به شما تحمیل شده باعث میشه تا راههایی رو برای انجام کارهاتون انتخاب کنید. حالا بعضی از این راه ها تکرار میشن و به عادت تبدیل میشن.
عادت خوب یا عادت بد؟
عادت ها از تکرار یک تجزیه فکری ایجاد میشن و بعد از مدتی به یک قانون تبدیل میشن. قانونی که شما برای انجامشون دیگه اختیاری ندارید. این موضوع گاهی خوب و گاهی بده. همونطور که گفتیم، اینکه بعد از یک مدت دیگه به چگونگی انجام بعضی کارها فکر نمیکنیم یکی از ترفندهای مغز انسان برای حفظ انرژی و انجام هوشمندانه کارهاست و باعث میشه تا زندگی راحتتری داشته باشیم.
عاملی که خوب یا بد بودن عادت هارو مشخص میکنه، تاثیر عادتها در روند رسیدن به موفقیت وعوامل شادیه. البته باید توجه داشت که این عوامل به سلامت و یا ارزشهای انسانی ضربه نزنه؛ بعضی از عادتها مطلقا بد و زیانآورن؛ مثل عادت به مصرف مواد مخدر. اما خیلی از عادتها با توجه به شرایط آدمها دستهبندی میشن و در زندگی هر فرد تاثیر متفاوتی دارن. مثلاً ممکنه یک عادت خوب برای شما در هدف و زندگی شخص دیگهای عادت بدی محسوب بشه. این موضوع با توجه به تفاوت اهداف و سبک زندگیهای متفاوت، کاملا قابل درکه.
ممکنه شما عادت داشته باشید که صبحتون رو با یک موسیقی مهیج شروع کنید و این به شما کمک کنه تا سریعتر کامل بیدار بشید و به کارهاتون برسید؛ اما این رفتار برای کسی که بیماری میگرن داره آزاردهندهست و باعث تشدید سردرد میشه و از کیفیت روزش کم میکنه. پس واضحه که خوب و بد بودن عادتها با توجه به شرایط و مسیر زندگی شما تعریف میشه و تاثیر متفاوتی داره. چیزی که اهمیت داره اینه که نقش عادت ها در موفقیت خیلی پررنگه و به همین دلیل ما باید اونارو اصلاح کنیم.
نقش عادت ها در موفقیت و تاثیر آنها در زندگی
همه ما برای داشتن زندگی بهتر سعی میکنیم با راههای متفاوت مثل برنامهریزی، هدف گذاری و… کنترل منابع رو به دست بگیریم و در جهت موفقیت حرکت کنیم. شاید به نظر بیاد که برای موفقیت باید لحظه به لحظۀ زندگی رو کنترل کنیم؛ اما این طور نیست. همونطور که قبلتر هم گفته شد مغز ما برای انجام خیلی کارها یک برنامه ضبط شده رو تکرار میکنه و دیگه موقعیت رو انالیز نمیکنه. یعنی عادتها جایگزین فکر کردن، مقایسه کردن و تصمیم گرفتن میشن و بخش قابل توجهی از کنترل ما روی مسائل رو از بین میبرن. عادت ها سبک زندگی مارو تشکیل میدن و اگر سبک زندگیمون با هدفمون در یک راستا نباشه مارو با شکست مواجه میکنن.
یکی از قدمهای اصلی موفق شدن همین اصلاح عادات بد و تقویت عادات خوب هست که هوشیاری در این روند باعث میشه که فعالیتهای ناخودآگاهمون در راستای اهداف و برنامه ما پیش برن. بخش بزرگی از نتایجی که در کارهای متفاوت میگیریم حاصل عادت های ماست. پس باید هرچه زودتر برای ساختن عادت های بهتر و اصلاح عادت های بد اقدام کنیم تا با یک سبک زندگی باکیفیت به اهدافمون نزدیک بشیم. مقالههای ایجاد عادت های خوب و چند قدم برای اصلاح عادت های بد به شما کمک میکنن تا با تکنیکهای خوبی برای تبدیل رفتارهای مناسب به عادت آشنا بشین.